امام حسن مجتبی(ع) در مکانی نشسته بودند و غذا میخوردند. در این موقع ، سگی گرسنه جلو آمد و پیش روی امام حسن(ع) ایستاد.
امام یک لقمه غذا خودشان میخوردند و یک لقمه هم جلوی سگ میگذاشتند. یکی از دوستان امام حسن(ع) گفت: اجازه بدهید این سگ را از اینجا دور کنم. امام به او فرمودند: نه! هرگز این کار را نکن! چون دوست ندارم در حالی که غذا میخورم، جانداری به من نگاه کند و چیزی به او ندهم. بگذار باشد ، وقتی که سیر شد خودش میرود.
منبع: مهدی وحیدی پور (مجموعه داستان دوستان)
امام , ,غذا ,ع ,حسن ,، ,امام حسن , ,به او ,حسن ع ,یک لقمه
درباره این سایت