داستان کلی:
مردی با باقلای فراوان خرمن کرده بود و در کنارش خوابیده بود. فردی برای ی نزدیک خرمن شد و بنا به پر کردن ظرف خویش کرد. صاحب باقلا متوجه این امر شد و بیدار شد که را دستگیر کند و او را متوقف کند. آن دو با هم گلاویز شدند، عاقبت ، صاحب باقلا را زمین کوبید و بر او پیروز شد و روی سینه اش نشسنت و گفت: ای بی انصاف! من فقط میخواستم مقدار کمی از این باقلا را ببرم و حالا که این چنین کردی تو را میکشم.» صاحب باقلا که نمیتوانست او را متوقف کند و زورش به او نمیرسید گفت: ( خر بیار باقلا بار کن )
مفهوم کلی:
منظور از این ضرب المثل این است که در بعضی مواقع که ما بر کاری مسلط نیستیم یا قادر به انجام آن نیستیم این ضرب المثل شامل حال ما میشود.
باقلا ,صاحب ,کند ,ضرب ,کن ,بیار ,شد و ,صاحب باقلا ,ضرب المثل ,باقلا بار ,بار کن
درباره این سایت